و اشکمو مهمان چشمام می کنه
ای خدای مهربان....
من خودم و زندگیم رو به دستان تو سپردم
من عشق و آرامش واقعی ام رو از دستان تو می خوام
خدایا من عاشقم و تنها از تو تو رو می خوام
ای مهربونم
خدایا خودت میدونی با چی دلم آروم میگیره
خدایا امیدوارم رحمتت دستم رو بگیره
خدایا با تو حرف زدن چه آرامشی به من میده
چقد خوشبختم که تورو دارم..،،
راستی ی چیزه دیگه هس خدا
امشب دلم هوای دیروز را کرده
هوای روزهای کودکی ام را
دلم میخواهد مثل دیروز قاصدکی بردارم
آرزوهایم را به دشتی بسپارم
تا برای تو بیاورد..
دلم میخواهد دفتر مشقم را باز کنم
و دوباره تمرین کنم الفبای زندگی را
میخواهم خط خطی کنم تمام آن روزهایی
که دل شکسته و دلم را شکستند
دلم میخواهد این بار اگر گلی را دیدم نچینم
دلم میخواهد...
می شود بازم کودک شد؟؟؟
راستی خدا دلم هوای امروز و دیروز می کند؟؟؟